کد مطلب:90409 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:468

موعظه امام هادی به ابوهاشم جعفری











«عن الجعفری قال: سمعت اباالحسن علیه السلام، یقول: مالی رایتك عند عبدالرحمن بن یعقوب؟ فقال: انه، خالی، فقال: انه یقول فی الله قولا عظیما، یصف الله و لا یوصف فاما جلست معه و تركتنا و اما جلست معنا و تركته؟ فقلت: هو یقول ماشاء، ای شی ء علی منه اذا لم اقل ما یقول؟ فقال: ابوالحسن علیه السلام: اما تخاف ان تنزل به نقمه فتصیبكم جمیعا اما علمت بالذی كان من اصحاب موسی علیه السلام و كان ابوه من اصحاب فرعون فلما لحقت خیل فرعون موسی، تخلف عنه لیعظ اباه فیلحقه بموسی، فمضی ابوه و هویر اغمه، حتی بلغا طرفا من البحر فغرقا جمیعا فاتی موسی علیه السلام الخبر، فقال: هو فی رحمه الله و لكن النقمه اذا نزلت، لم یكن لها عمن قارب المذنب دفاع.»:

ابوهاشم جعفری گفت: شنیدم از امام هادی علیه السلام، كه فرمود: چرا من تو را در جلسه ی عبدالرحمن بن یعقوب می نگرم، گفت: او دایی من است، فرمود: او درباره ی خداوند

[صفحه 413]

متعال گفتار، نا به جا و بزرگی قائل است. او خداوند را به وصف ناگفتنی توصیف می نماید (گویا شخص از مجسمه یا مشبهه بوده است) اكنون اختیار با توست، یا مجالست او را اختیار كن و از ما كناره بگیر و یا با ما باش و رفت و آمد با او ترك نما. او گفت در گفتار او بر من چه ضرری وجود دارد؟ اگر من به عقیده و گفتار او را قائل نباشم امام علیه السلام فرمود: آیا نمی ترسی، اگر عذابی كه بر او نازل شود شما را نیز فرابگیرد؟ آنگاه فرمود: آیا سرگذشت یكی از یاران حضرت موسی علیه السلام و پدرش كه جزو یاران فرعون بود، نشنیده ای؟ كه وقتی لشكریان فرعون با یاران موسی علیه السلام تلاقی نمودند، او به قصد موعظه و تنبه پدرش از لشكر موسی به سوی پدرش، در لشكر فرعون رفت، تا او را به سوی حضرت موسی راهنمایی كند، اما پدرش سخنان او نشنید و همچنان به راه خود ادامه می داد، وی با پدر تندی نموده او را از سخط الهی برحذر می كرد، ناگهان عذاب الهی نازل شد و هر دو را در بر گرفت، حضرت موسی علیه السلام از جریان اطلاع یافت، فرمود: این مرد در رحمت الهی است اما عقوبت الهی اگر بر كسانی فرود آمد، دفاعی بر آن كسی كه گناهكار نیست، اما در آن جمع حضور دارد، نخواهد بود.

در این روایت امام هادی علیه السلام، مجالست گمراهان را خطری بزرگ دانسته و برای تنبه طرف خطاب سرگذشت صحابی حضرت موسی را با وی در میان گذاشت، تا خود را در معرض عقوبت الهی قرار ندهد.

امیرالمومنین علیه السلام در رهنمودی فرمود:

«فاذا حضرت بلیه فاجعلوا اموالكم دون انفسكم و اذا نزلت نازله فاجعلوا انفسكم دون دینكم.»: زمانی كه گرفتاری و سختی برای شما پیش آمد، دارائیتان را فدای خود كنید و اگر مصیبتی بر شما نازل شود كه دینتان را در مخاطره قرار داده باشد، جان خود را فدای دینتان كنید، چرا كه در بقای دین بقای آدمی است و در نابودی دین نابودی انسان است.

[صفحه 414]

كوتاه سخن اینكه حراست از ایمان و به حفاظت درآوردن آن، ضروری حیات و از دست دادن ایمان، سرمایه ی عمر باختن است از اینرو در هر حال و در هر زمان و مكان و تحت هرگونه شرایط و به هر كیفیت باید ایمان و دین را به وقایه كشید، تا از هر خطر، چه قطعی و چه احتمالی محفوظ بماند.

از امام صادق علیه السلام روایت است كه فرمود: «اتقوا الواوات» از واوها بترسید، یعنی از هر عملی كه نخستین حرف آن واو است، مثل وصایت و وكالت و غیره، اجتناب كنید، زیرا تصدی در این امور خواه ناخواه دین را به خطر می كشاند.

[صفحه 415]


صفحه 413، 414، 415.